رمان دختر بد pdf نگین حبیبی

دختر بددانلود رمان دختر بد از نویسنده نگین حبیبی با لینک مستقیم
رمان دختر بد اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : 480
خلاصه رمان: وقتی یه بادوم تلخ میخوری سریع بعدش چندتا بادوم شیرین میخوری که تلخیش از بین بره،تو دیگه لذتی از بادوهای شیرین نمی بری،فقط میخوای تلخی رو فراموش کنی،وقتی هم که اون تلخی تموم شد دیگه می ترسی بادوم بخوری که نکنه دوباره تلخ باشه!عشق مثل اون بادوم تلخه!
قسمتی از متن رمان دختر بد
انگار با زمین و زمان سر جنگ داشت….. اون دقیقا نقطه مقابل نوید بود.. اون خوش اخلق و این بداخلق…..اون دوست داشتنی و این….. ازش خوشم نمیومد و هرچقدر که نوید رو دوست داشتم به همون اندازه از نیما بدم میومد! ۲ من همیشه یه ترس خاصی نسبت به این موجود همیشه ی خدا عبوس داشتم…. از این پسرعموی مغرور و اخمویی که انگار با زمین و زمان سر جنگ داشت….
با ترسی نامحسوسی سرمو یکم بالا آوردمو عین اینکه
بخوام دیدش بزنم یه نگاه فوری فوتی بهش انداختم و
بعد دوباره سرمو پایین انداختم…. راستش من اونقدر نسبت به نیما احساس راحت نبودن و ترس داشتم که خیلی جرات نمیکردم مستقیم تو اون چشمای پر نفوذش نگاه کنم…. صورتش یه ابهتخاص داشت….ابهتی که واسه من ترس به ارمغان میاورد….
حال اینکه اینجا بود عجیب بود …نکنه صدای گریه ام
به گوشش رسیده؟؟؟ صرفا جهت اطمینان پیدا کردن،
بغضمو قورت دادمو گفتم: پسرعمو اینجا چی میخوای!؟
صدام تو دماغی شده بود! آخ ! کاش نگیره تو دماغی
شدن این صدای لعنتی از فین فین کردن! دستاشو تو
جیب شلوار مشکی راسته اش فرو برد و بعد زدن یه
پوزخند طعنه دار گفت: دستشویی مردونه فکر کنم من باید بگم تو توی چیکار میکنی!؟؟