رمان سهم من pdf پرینوش صنیعی

دانلود رمان سهم من از نویسنده پرینوش صنیعی با لینک مستقیم
رمان سهم من اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 488
خلاصه رمان: همیشه از کارهای پروانه تعجب می کردم. اصلا به فکر آبروی آقا جونش نبود. توی خیابون بلند حرف میزد و به ویترین مغازه ها نگاه می کرد، گاهی هم می ایستاد و یک چیزایی رو به من نشون می داد .هر چی می گفتم زشته، بیا بریم، محل نمیزاشت.
حتی یکبار منو از اون طرف خیابون صدا کرد، اون هم به اسم کوچیک، نزدیک بود از خجالت آب بشم برم توی زمین. خدا رحم کرد که هیچکدوم از داداشام اون اطراف نبودند و گرنه خدا میدونه چی میشد….
قسمتی از داستان رمان سهم من
ما وقتی از قم اومدیم، آقاجون اجازه داد که من به مدرسه برم، حتی وقتی گفتم تو مدرسه ها ي تهرون هیچکس چادر سر نمی کنه و منو مسخره می کنن، بهم اجازه داد که روسری سر کنم به شرط اینکه مواظب باشم خراب نشم و آبروش رو نریزم. من نمی فهمیدم خراب شدن چه جوریه و یه دختر چطور می تونه مثل یه غذای مونده خراب بشه ولی می دونستم حتی بدون چادر و حجاب درست حسابی چه کار باید بکنم که آبروی آقاجون نریزه.
قربون عمو عباس برم! خودم شنیدم که به آقاجون می گفت: داداش! دختر باید ذاتش خوب باشه. به حجاب مجاب نیست. اگه بد باشه زیر چادر هم هزار کار می کنه که آبرو برای باباش نمونه.. حالا که اومدی تهرون باید مثل تهرون های زندگی کنی، دیگه گذشت اون وقت ها که دختر رو تو خونه حبس می کردن. بذار بره مدرسه، رختش هم مثل بقیه باشه وگرنه بیشتر انگشت نما می شه. اصلا این عموعباس خیلی آدم فهمیده ای بود، خوب باید هم می بود…