رمان تیک آف pdf آذر اول

دانلود رمان تیک آف از نویسنده آذر اول با لینک مستقیم
رمان تیک آف اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، انتقامی
تعداد صفحات : 1030
خلاصه رمان: از سر انتقام بهم نزدیک شد و همهی شرف و آبرویی که بابام جمع کرده بود به تاراج برد. با پوزخند از کنارم رد شد و ندید چطوری دختری که همهی اولین های زندگیش رو با او تجربه کرد به چه حالی رسید… به من برگشت و من… میخواستم تلافی کنم.
درست وقتی که زیباتر شده بودم و هر روز روی همهی حس های او را میدانستم و بهش اجازهی نزدیک شدن ندادم. من یانا هستم. دختری سخت کوش و زیبا که شکست خوردم و سوختم…
قسمتی از داستان رمان تیک آف
در قوطی رانی را باز کردم. بعد از نوشیدن جرعه ای از آن به نوید که روی صندلی نشسته بود نگاه کردم. خب؟ -این بابا همایون وضع مالیش توپ توپه… یه توپی که اگه بخوره تو سرت چسبیدی به دیوار و الفاتحَه… خلاصه که جونم برات بگه دستِ دختره رو بند کرده تو یه شرکت با کلاس… از اون شرکتا که کارمندای تیتیش مامانی داره… از کله صبح پا می شن می شینن جلوی آینه و تا ننه شون صداشون نزنه که آی دیرت شد ول کن معامله نیستن…
ناخنای مانیکور کرده با شونصد تا نگین و حلقه و هزار تا کوفت و زهر مار دیگه… ناکسا هر روز با یه مدل و یه رنگ مانتو می رن سر کار… خلاصه که بیشتر کارمنداش خدا رو شکر ناناز ان، نه سبیل کلفت و اخمو… ساعت نه و نیم…حوصله اراجیف نوید را نداشتم. قیچی زدم وسط پر چانگی اش. اینا رو ولش… این دختره رو کِی می شه گیرش انداخت… اینو بگو… لبخند مسخره ای زد. یعنی خفه دیگه… نه؟ یعنی دقیقاً خفه. نوید اهل کم آوردن نبود. خب…