رمان آلاس pdf مهرناز صالحی

دانلود رمان آلاس از نویسنده مهرناز صالحی با لینک مستقیم
رمان آلاس اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، درام، هیجانی
تعداد صفحات : 670
خلاصه رمان: زندگی از وقتی شروع شد که قرار شد همه چی تموم شه!وقتی که دختر قصمون تو جنگ ناعادلانهای قرار گرفت؛ جنگی که قصد داشت از جنس عشق باشه یه عشق عمیق به پسری از جنس غرور؛ ولی همه چی بهم ریخت! مثل یه شعله طلایی آتیش! همونقدر زیبا و سوزان! آتیشی که یه باره تبدیل به خاکستر شد و زندگی دختر و پسر داستانمون رو متحول کرد! رمان آلاس روایت دختر و پسری رو داره که دلهاشون فرسخها از هم فاصله داره؛ اما یه اتفاق یه تلنگر یه آتیش سوزی، یه فرار از زندگی جفتشون رو عوض میکنه….
قسمتی از متن رمان آلاس
مشغول چیدن میز بودم که صدای بلند آیفون به گوش رسید. با طمانینه شال صورتی رنگم رو از روی صندلی برداشتم و روی موهای بلندم انداختم. منتظر به کانتر تکیه دادم که بعد از چند لحظه ی کوتاه بابا به همراه کارن وارد خونه شدن. به سمتشون قدم برداشتم، با لبخند سالمی کردم که فقط به تکون دادن سرش اکتفا کرد و بدون کوچیک ترین توجه ای به من وارد آشپزخونه شد. دوباره پوزخندی رو صورتم نقش بست همیشه همین بود
هیچوقت بلد نبود سلام کنه. راستش هیچوقت بلد نبود با من خوب برخورد کنه و من به خوبی میدونستم این اخلاقش از کجا نشات میگیره! از پشت محو تماشاش شدم، قد بلندش با اون هیکل ورزیده اش هماهنگی جالبی داشت؛ ولی یه نمه اخلاق نداشت هرچی خوش قیافه بود در عوض بد عنق بود و نمیشد با یه من عسل خوردش! سری تکون دادم تا افکار بهم ریخته ام رو سامون بدم، به
سمت میز غذارفتم و بعد از نشستن شروع کردم کشیدن شام که کارن بی هوا گفت:
اومدم ازتون خدافظی کنم قراره فردا با دوستهام برم شمال. بابا همونجور که مشغول غذا خوردن شد گفت:
مگه تو دو هفته قبل شمال نبودی؟! باز چرا میری؟!
شونه ای بالا انداخت و با بیخیالی گفت: