رمان زر خرید pdf اکرم محمدی ( بانوی بارانی )

دانلود رمان زر خرید از نویسنده اکرم محمدی با لینک مستقیم
رمان زر خرید اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، هیجانی
تعداد صفحات : 2325
خلاصه رمان: زرخرید داستان یه پسر تعمیرکاره که وسط کلی بدبختی، گیر یه دختر همسایهٔ محیط زیستی خل و چل افتاده.فکر میکنید چی میشه اگه یه پسر بیاعصاب کچل، عاشق یه دختری بشه که همهٔ فکر و ذکرش محیط زیست و دفاع از حقوق حیواناته؟ هیچی… تنها راه نفوذ به دل دخترمون رو انتخاب میکنه، اونم…
قسمتی از متن رمان زر خرید
فقط چادرهای دوستانم دور درخت، صدا زدن و تشویق
هایشان دلگرمم میکرد و در تصمیمم راسختر. سه روز، سه شبانه روز بالای درخت، روی شاخه نشستم و از بیرون برفی درخت ها که به خاطرشان آمده بودم را تماشا کردم.
چوب برها هر نیم ساعت می آمدند، حرف می زدند، نصیحت می کردند ، و با فحشهای زیر لب می رفتند. روز قبلش هم آمد، حالم را پرسید، در ظاهر نصیحت کرد .با لباس جنگل بان و آن کفش های بند دار کیم نا آشنا به نظر می رسید.
اون دخترو برام بیار، یاشار! صدای لطیف زنانه اش هیچ تناسبی با آن لحن بیرحم دستوریاش نداشت. از پله های دانشکده تندتند پایین میرفت و من هم پی او، شاید با کمی فاصله… سلام استاد! تنها چیزی که هرکسی از کنارش رد میشد میگفت و او شاید برای اولین بار از وقتی که میشناختمش تظاهر را فراموش کرده و حتی سری برایشان تکان نمیداد. اکیپ دختر و پسرهایی که از پله ها بالا و پایین میرفتند و وجه اشتراک
همگیشان نگاه متعجب و سنگینشان بود به قیافه ی من که مثل یک محافظ و سرباز پی استاد عصبانیشان می رفتم. نگاهم به اتاقک نگهبانی افتاد، محل کار قدیم پدرم. حواست کجاست، یاشار! دارم با تو حرف میزنم. نگاهم را به صورت درهم پیچیده شده از عصبانیتش دادم. چیزی از زیبایی در صورتش بهچشم نمیخورد، به جز… شاید… لبهایش؟ گوشتی و قلوهای! قابلیت پرت کردن حواسم را داشت!