رمان گوزن pdf مدیا_ر

دانلود رمان گوزن از نویسنده مدیا_ر با لینک مستقیم
رمان گوزن اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، بزرگسال
تعداد صفحات : 1178
خلاصه رمان: این رمان روایت زندگی ۵ نفر را به تصویر میکشد…آرزو،آرمان،کوهیار و کوهسار که دو برادر دو قلوان،ریما و در آخر هم یارا.شخصیت اصلی این داستان یارا،دختری شیطون و مقاوم که چند سال پیش بخاطر سختی و تحقیر و توهین و کتکایی که مدام از خانوادش میخورده از پدرش یک چک با مبلغ بالا میدوزده و به ترکیه فرار میکنه و بعد از سختی های فراوان به کانادا مهاجرت میکنه تو یک ساختمون خرابه با اون ۵ نفر دیگه آشنا میشه و رابطه دوستانه ی خیلی خوبی باهم برقرار میکنن تا اینکه در یک شب دورهمی در کنار همدیگه آرمان پسرخالش کیان و به خونه یارا دعوت می کنه که…
قسمتی از متن رمان گوزن
به خودم اومدم و خنده ي مضحكم رو در حد یك لبخند جمع كردم…البته بفرمایید … خوش اومدید آرمان با ذوق اومد سمتمون و مهمونش رومحكم دست كرد…دیوونه داشت مسخره بازي در میاورد خوب بچه ها ایشون عشق من كیان هست، كیان جان اینا هم به ترتیب یارا، ری ما، آرزو رو كه میشناس ي دختر خالته نیاز به معرفي نیست اینا هم كوهیار و كوهسار كه مشخصه داداشن چون دوقولو هاي همسانند… همه یه لبخند ضا یع رو لبمون بود
و به كیان زل زده بودیم آرمان از عكس العمل ما بامزه چشماش رو تو كاسه چرخوند و پوفي كشید ببخش كیان اینا یكم چیز خل میزنن، قبل اینكه بیاي انتظار یه دختر رو داشتند حتي آرزو! و فكر میكردند من حتما باهات
عروسي میكنم كیان_ آها!!! آرزواومد سمتش وباهاش دست داد آرزو_ خوش اومدي عزیزم ! معمولا مهمون هاي آرمان دختر هستند خوشحالم بازم میبینمت آرمان به من هم نگفته بود تو میاي …
اولین باره آرمان یه پسر رو به جمعمون دعوت میكنه یه
جورایي گیج شدیم…كوهیار پرید وسط حرف آرزو مگر اینكه آرمان تمایلش تغییر كرده باشه همه زدیم زی ر خنده كه آرمان زد پس كله كوه یار… اسكول پسر خالمه!كوهیار یكي از ابروهاش رو برد بالا و مشكوك نگاش كرد یعني اگه پسر خالت نبود مشكلي با این قضیه نداشتي؟