رمان در خود شکستم pdf فیروزه شیرازی

دانلود رمان در خود شکستم از نویسنده فیروزه شیرازی با لینک مستقیم
رمان درخود شکستم اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، واقعی
تعداد صفحات : 262
خلاصه رمان: طهورا دختری غیور از خطه جنوب، کسی که با نقص در گفتار، از دیگران طرد شده و تنها مونسش کتاب و درس بوده، با صبر و بردباری توانست مشکلات سر راهش را پشت سر بگذارد. نیروی عشق نیز به او توانی دوباره داد تا ناملایمات را تاب بیاورد.
قسمتی از متن رمان در خود شکستم
سرم را با آورده و کمی نگاهش کردم .مهه مگه تو هم بلد نبودی بنویهی…نویسی؟ دیروز برامون مهمون اومد و تا شب خونهمون بودن. من هم داشتتم بازی میکردم باهاشون. دیر وقت رفتن. خوابم برد، نتونستم دیگه بنویسم. دوباره نگاهم را متوجه دفتر زیر دستم کرده و جواب دادم : خب تند تند بنویس، که مال من هم بتونی بنویسی…با حرکت سرم به خودش اشاره کردم… حودت…خودت…حرا…چرا نمینویهی…نمینویسی؟
آخه از ریانی خیلی بدم میاد. برام سخته، نمیفهمم.وقتی جوابی از من نشنید برای رانی کردنم، گفت : ببین! اگه بنویسی بهت پول میدم. اونوقت میتونی هر چی دوست داری برای خودت بخری. دستتت در جیب روپوشتتش کرده، سکه ای در آورد و به طرفم گرفت. خواستتتم از دستتتش بگیرم که سکه را دوباره به جیبش برگرداند و گفت : اول بنویس. تموم که شد بهت میدم. آن روز با عجله و بیشترین سرعتی که توانستم، تکالی. ریانی هر دو را نوشتم و این آغازی بود برای انجام تکالی. بها، در ازای پولی که پرداخت میکردند. رانتتتتتتی از کاری که برایش انجام داده بودم، گفت :
آفرین! چقدر خوب و تمیز نوشتتتتتتتی. بیا این هم پولش. اگه هر روز مشقام رو برام بنویسی همینقدر بهت میدم… تو مدرهه..مدرسه… نمیشه، دفترت رو بده میبرم خونه…برات….مینویسم. تو هم فردا پولش رو بیار و دفترت رو بهیر…بگیر. خوشحال از آنکه با خیال راحت انجام تکالیفش را پذیرفتم، گفت :اگه برای ببههای دیگه هم بنویسی میگم بهت پول بدن. میخوای؟