رمان رد پای سایه pdf آیدا راد

دانلود رمان رد پای سایه از نویسنده آیدا راد با لینک مستقیم
رمان رد پای سایه اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، غمگین
تعداد صفحات : 1204
خلاصه رمان: سه خاندان بزرگ… خاندان زند، خاندان راد، خاندان شاهی… سه خاندان که بخاطر اتفاقات تلخ گذشته از هم کینه دارند و هیچ احدی خبری از این تنفر ندارد…! زندگی یک دختر و دو پسر خانزاده…دلدادگی سه خانزاده که به طرز عاشقانه و غمگینی به هم گره میخورد…! عشقی افلاطونی که از کینه و تنفر شکل میگیرد اما سایهی تلخش بر روی زندگی یک کودک بیگناه تاثیر میگذارد…
قسمتی از متن رمان رد پای سایه
اخمی کردم و در ماشین رو باز کردم و سوار شدم که
آقا محسن سلامی داد و ماشین رو راه انداخت. زیر لب جوابش رو دادم و دوباره بهش نگاه کردم. نمیدونستم کیه؟ همیشه جلوی مدرسهم میدیدمش. رفتارش عجیب بود چون به کسی جز من نگاه نمیکرد! حتی چند باری هم دیده بودم با ماشین تعقیبم کرده! دوستام به شوخی میگفتن پسر بیچاره عاشقت شده، ولی من باور نمیکردم!
آخه کدوم پسری انقدری بیکار و علاف میتونه باشه
که هر روز دنبال من بیفته؟
پوف کلافه ای کردم و بیخیال این فکر و خیال ها شدم.
آخه من و چه به این علافهای خیابونی؟! بعد چند دقیقه، بالاخره به عمارت بزرگ و زیبامون رسیدیم….راننده ماشین رو داخل نگه داشت که با مکث کوتاهی از ماشین پیاده شدم. داداش ساشا کنار ماشینش ایستاده بود و داشت سوار میشد که با عجله به سمتش رفتم و صداش زدم.داداش ساشا؟ به سمتم برگشت و با دیدنم لبخندی زد و گفت: چطوری خانم خانما؟ تک خندهای کردم و گفتم