رمان دانه سرخ پاییزی pdf هستی_کاف

دانلود رمان دانه سرخ پاییزی از نویسنده هستی_کاف با لینک مستقیم
رمان دانه سرخ پاییزی اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : 996
خلاصه رمان: سپهر قهرمان دوچرخهسواری هستش. بخاطر حل مشکلات اخلاقی که برای خواهرزادهاش پیش میاد، همراه اون پیش یه روانشناس میره. ناردان، روان شناس قصه است و تو همون دیدار اول با لبخند سرخ اناریش جوری دل از سپهر میبره که سپهر حتی خودشم فراموش میکنه، چه برسه به زندگی قبل ناردانش…
قسمتی از متن رمان دانه سرخ پاییزی
سلام به روی ماهت عزیزدلم.. خوبی مامانم؟ بهار هم کنارم در صندلی جلو می نشیند و آدرینا با نازی دخترانه سرش را به سمت شانه کج می کند… و من حاضرم جانم را هم بدهم پای این لوس شدن های دل ضعفه آور..من عالی ام مامانی.. نمی دونی امروز چقدر خوش گذشت بهم. تولد ملی بود؛ کیک خوریدم، رقصیدیم… با شعف خم می شوم و بوسه ای محکم روی شقیقه اش می کارم.
ماشین را روشن می کنم و هم زمان نیمی از حواسم پی دردانه ام و حرف هایش از روزی که گذرانده است…اوف اوف ماشاا… چقدر حرف می زنی تو خاله جون.. دهنت کف نکرد؟ آدرینا گیج و با لبانی آویزان نگاه می دوزد به صورت پر شیطنت بهار و دستی به دور دهانش می کشد.
دستش را جلوی چشم هایش قرار می دهد و با صدای
آرامی می گوید: نه.. نکرد صدای خنده هایمان به هوا می رود و بچه ی بیچاره ام مبهوت نگاهمان می کند.
اخمی کوتاه به بهار می کنم و لبخند باقی مانده از خنده
هایم را آغشته می سازم به مهر و گسترشش می دهم.
-اون طوری خنگ نگاه نکن مامانی؛ میام گازت می
گیرما! خاله شوخی می کنه باهات.. همچنان گیج و منگ، سر تکان می دهد و با شفاف سازی من آهانی می گوید و خودش هم در خنده همراهی می کند.