رمان دخمه شیاطین pdf م.قربانپور

دانلود رمان دخمه شیاطین از نویسنده م.قربانپور با لینک مستقیم
رمان دخمه شیاطین اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، تخیلی، فانتزی
تعداد صفحات : 1520
خلاصه رمان: ( جلد هفتم مجموعه وحشی ) مریدا دختر زخم خورده ای که به تازگی با زخم دردناکی که توسط یک رابل شفاگر به او شده بود کنار آمده در گیر نفرین خانوادگی کهنی میشود که باعث به وجود آمدن احساساتی عجیب میان او و دختری از نسل و نژاد شیطان میشود به گونه ای که همه آن را پایان دهنده عمر مریدا میدانند در حالی که اصل نفرین چیز دیگری است …
قسمتی از متن رمان دخمه شیاطین
آفراکتا با بی تفاوتی دردناکی جواب داد – نمیدونم . هیچ وقت ندیدمش ، شاید مرده باشه . شایدم نه در حالی که با چشمان بسته به پشتی میل تکیه زده بود دستش را کمی بالا آورد تا پیشانی اش را با سر انگشتانش لمس کرد آفراکتا – بعید میدونم که حتی انسان از آب در اومده باشه سدریک – پدر اون بچه کی بود می رسید که سدریک درباره ی این موضوع کنجکاوی زیادی بخرج میدهد آن هم در شرایطی که تا همین چند لحظه پیش به هیچ چیزی جز مدلین توجه نداشت .
أفراکتا – به دورگه ی نامیرا ، یکی از اون دیوونه نادون که هیچ جوره سیر نمیشن . اون توی دنیای آدما دم و دستگاه قدرتمندی تشکیل داده و هرطور که بخواد کثافت کاری میکنه سدریک نگاهش را بر او دقیق کرده بود . شاید از خودش میپرسید آن شخص چه کسی ست که از چشم آرکادونت ها پنهان مانده ! آفراکتا – رئیسم برای به کاری به اجازه ی اون دورگه احتیاج داشت و منم … اونموقع هنوز جوان بودم . روی همین حساب چند روزی …
حرفش را ادامه نداد . نه اینکه ناراحت یا سرخورده شده باشد ، بیشتر بنظر می رسید حوصله ی بیشتر توضیح دادنش را ندارد ! سدریک همینطور با بی تفاوتی … بچه رو دادی بره ؟؟ سردی کلام آفراکتا درباره ی فرزندش عاقبت باعث شد