رمان عشق اهریمن pdf م.قربانپور

دانلود رمان عشق اهریمن از نویسنده م. قربانپور با لینک مستقیم
رمان عشق اهریمن اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، فانتزی، بزرگسال
تعداد صفحات : 680
خلاصه رمان: ( جلد دوم مجموعه وحشی ) در بازگشتی رویایی به دوران شاهزادگان، دوشیزه لارای زیبا که دختر لُرد سرشناسی است دلبستهی پدرخواندهی زیبا و مرموز خود میشود. غافل از عشق ممنوعهای که سالها بین پدر و پدرخواندهاش درجریان بوده، کم کم رازهای هولناکی برای لارا فاش میشود..
قسمتی از متن رمان عشق اهریمن
او به نیکولاس پشت کرد و مانند سایه ای که ظرف یک ثانیه از مقابل نور میگذرد ، ناپدید شد … روزها از پی هم گذشتند اکنون دیگر سه هفته از ملاقات او با اهریمن می گذشت در این مدت مردم سالم و سلامت به زندگیشان رسیده بودند و قربانی جدیدی در کار نبود . با این حال نیکولاس میدانست که موعد مقرر نزدیک است چراکه اهریمن همیشه بین شکارهای خود سه الی چهار هفته فاصله می انداخت . آنشب نیز او در تراس سنگی خوش نقش عمارتش ایستاده بود و گستره ی مخملین آسمان شب را می نگریست عمیل و بیکران…
بستری مملو از الماس های درخشان ریز و درشت . بادی جنگ از سوی کوهستان های سرسبز اطراف می وزید و عطر پونه ی وحشی و چمنزار شینم زده را به همه می پراکند … نیکولاس غرق در افکار خود بود و می اندیشید چگونه جهانی این چنین زیبا ، میتواند میزبان انواع و اقسام پلیدی ها باشد ؟ اغلب شبها میبینمت که محو تماشای آسمان شب هستی برای لحظه ای سرما از سر تا پایش گذشت و مو به تنش راست شد ! صدای اهریمن درست زیر گوشش زمزمه میشد … ابتدا انقدر غافلگیر و وحشت زده شده بود که نمیتوانست سرش را بچرخاند ، اما کمی بعد تسلطش را بدست و به پشت سرش نگریست.
گرچه فکر میکرد اهریمن بسیار به او نزدیک باشد اما اینطور نبود . او زیر طاق قوسی عمارت ایستاده بود و اگر یک قدم پیش می آمد وارد تراس وسیع نیکولاس میشد جایی که آمریس ایستاده بود غرق در تاریکی و در سایه قرار داشت از همین رو او نمیتوانست جز قامتی بلند و سیاه که بی حرکت به او زل زده بود ، چیزی ببیند .