رمان شب های بدون مهتاب pdf بهاره اعلمی

دانلود رمان شب های بدون مهتاب از نویسنده بهاره اعلمی با لینک مستقیم
رمان شب های بدون مهتاب اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 109
خلاصه رمان: رمان از زبون دختری به اسم نازگله که قراره با فرزاد ازدواج کنه ولی با یه اتفاق سرنوشت نازگل عوض میشه و زندگیش تغییر می کنه…
قسمتی از متن رمان شب های بدون مهتاب
فرشته با هم تو شیراز یه کارگاه کوچیک داشتن و بعد از اومدن به تهران هر کدومشون جدا کارگاه نجاری زدن. به
همین دلیل رفت و آمد داریم و قراره من زن داداش فرشته هم بشم یعنی زن فرزاد. فرزاد و فرشته باهم دوقلو بودن و امروز تولد جفتشون بود، ولی خب فرزاد الان چهار ساله که بورسیه گرفته و رفته المان و امروز هم تو تولد نیس. نکته ی جالب اینجاست که تولد من با فرزاد و فرشته فقط یه روز تفاوت داره و فردا هم تولد منه و جالب تر اینکه که سه تامون هم تو یه بیمارستان به دنیا اومدیم.
مادر منم دوقلو باردار بود ولی موقع زایمان، مادرمو داداشم از دنیا رفتن و فردا همزمان با تولد من سالگرد فوت اونام هست. بی خبری از فرزاد و نزدیک شدن به سالگرد مامانم من رو حسابی بهم ریخته بود. نفهمیدم کی رسیدم و زنگ زدم. با صدای مریم که از پشت آیفون می گفت:چرا دیر کردی؟! به خودم اومدم. امروز تولد بهترین دوست و همدمم بود و نباید ناراحت به نظر میرسیدم، بخاطر همین یه لبخند زدمو گفتم: اگه ناراحتی برگردم؟
جواب داد گرفته بود و به منم گفته بود که زودتر بیام تا کمکش کنم ولی سرپرست بخش بیمارستان چون فرشته هم مرخصی….
لازم نکرده و با صدای تیک در باز شد. از همینجا می تونستم قیافه ی اخمالوی فرشته رو تصور کنم. امروز مرخصی گرفته بود نذاشت و ساعت سه با بدبختی تونستم بیام خونه تا حاضر بشم وگرنه باید تا شیش اونجا می موندم.فرشته جلوی در منتظر من بود و تا خواست حرفی بزنه کردم و گفتم: تولدت مبارک عزیزم. یه نگاه با اخم کرد و گفت…تولدت مبارک و کوفت، میدونی چند ساعته منتظرتم. گوشیتم که جواب نمیدی.