رمان ماهی زلال پرست pdf آزیتا خیری
دانلود رمان ماهی زلال پرست از نویسنده آزیتا خیری با لینک مستقیم
رمان ماهی زلال پرست اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 1998
خلاصه رمان: جناب آقای سید یاسین میرمعزی، فرزند رضا ” پس از جلسات متعدد بازپرسی، استماع دفاعیات جنابعالی، بررسی اسناد و ادلهی موجود در پرونده، و پس از صدور کیفرخواست دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت و همچنین بعد از تایید صحت شهادت شاهدان و همه پرسی اعضای محترم هیئت منصفه، این دادگاه در باب اتهامات موجود در پرونده جرم شما را محرز دانسته و با عنایت به خدمات سابق شما در حوزۀ دادگستری و دانشگاه، با یک درجه تخفیف محکوم می شوید به خلع لباس مقدس روحانیت و انفصال دائم از قضاوت در تمامی شعب دادگاه و برکناری از تدریس در حوزه و دانشگاه در تمامی سطوح و در باب ادامۀ توقیف و یا لغو توقیف روزنامۀ «یوم مبارک»، حکم دادگاه ویژۀ مطبوعات مورد اجرا خواهد بود.
قسمتی از متن رمان ماهی زلال پرست
چانه اش را بالا کشید: حالا فکر کنم بشه تو خیابون یه
بستنی با هم بخوریم!لبخند یاسین غم داشت: چقدرم که شما بستنی دوست دارین! آقاجان نفسش را فوت کرد و دستش آهسته پایین افتاد. نگاه یاسین چرخید سوی دایی و لب زد: نومیدتون کردم دایی! اخم او غم داشت، اما شیرین بود: نه حق خوری کردی نه حرف ناحق زدی. سرت بالا باشه جوون. این را که گفت گامی به آقا جان نزدیک شد و ثنا از پِس سایه اش بیرون آمد.
ریزه میزه و خجالتی مثل همیشه، اما اینبار صاف به یاسین نگاه میکرد. حق داشت. از وقتی چپ و راستش را شناخته بود پسرعمه اش را با عبا و لباده دیده بود. حالا حتما عجیب بود دیدن یک قاضی ِی موهای مدرس دانشگاه خلع لباس شده که تازه کم سرش در نبود عمامه توی چشم میزد. لبخندش گرمتر از دایی بود. محجوب و آرام نجوا کرد: شکر خدا بخیر گذشت.
