رمان با درد خوشبختم pdf مینا طبیب زاده

دانلود رمان با درد خوشبختم از نویسنده مینا طبیب زاده با لینک مستقیم
رمان با درد خوشبختم اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 502
خلاصه رمان: یک دختر از جنس تنهایی و یک پسر از جنس تکبر و خودخواهی جنگ بزرگی که بین این خواننده مشهور و استاد دانشگاه محبوب در میگیره در نهایت به عشق و جنون ختم میشه
قسمتی از متن رمان با درد خوشبختم
نماندم، نشنیدم. یک کلام دیگر اگر میشنیدم بعید نبود همان کبریتی باشم که جنگل را به آتش کشید. به من می
گفت آتش به جانم کشیدی! آتش به جان من افتاده بود. این من بودم که شعور و شخصیتم با کلمه صیغه زیر سوال رفته بود. حق من با این همه معلومات و علم و شاید کمی زیبایی صیغه ی یک مرد زن مرده شدن بود؟ فقط برای اینکه تازه چند ماه پیش پا از مرز سی سالگی بیرون نهاده بودم؟ به خدا که ناحق بود اما من حق میدادم این قوم همیشه طلبکار بودند و طلب داشتن زندگی من یک امر بدیهی بود. حرصم را بر سر در ماشین خالی کردم و پدال گاز را تا ته فشار دادم.
خدایا ممنون از اینکه این بی عدالتی را دیدی ولی به روی خودت نیاوردی. تمام حرص و عصبانیت و بغض و خشم و غضبم یکجا جمع شد و با کمی تخفیف آه خفیفی شد که از دل برآمد. راستی گفته بودند آه یتیم دامن گیر است؟ گمان نکنم. دامن زن عمو که پاکِ پاک بود. احتمالا دامان خود یتیم را میگرفت که من این چنین دست به دامان خدا بودم. چراغ قرمزی که پشتش مانده بودم پدال گاز را از دست من نجات داد کلافه و عصبی مشتی به فرمان کوبیدم و پشت خط عابر پیاده توقف کردم.
دلم شدید یک فصل بارانی از چشمهایم میخواست.
اما باریدن و گریه خیلی وقت بود با من بیگانه بود درست از همان روزی که مادرم من را به دست عمو سپرد و بی پناه و بی تکیه گاه رهایم کرد تا به همسر جدید و پولدارش تکیه کند. حق میدادم از بی پولی خسته شده بود. اصلا امروز تمام حق های دنیا بماند برای ناحقی های روزگار. من که بودم که حقی طلب داشته باشم؟ من حتی نفسم هم بدهکار این جماعت بودم. نفس نیم بندم از فکر بدهی بند رفت بلکه کمی از طلبش را پرداخت کرده باشد. شیشه ماشین را پایین کشیدم و کمی هوا بلعیدم.