رمان فقط تو pdf شهلا خودی زاده

دانلود رمان فقط تو از نویسنده شهلا خودی زاده با لینک مستقیم
رمان فقط تو اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، انتقامی
تعداد صفحات : 1852
خلاصه رمان: کینه و نفرت چشمان شهاب را کور کرده و او جز به انتقام از دختری که فقط به جرم محجبه بودن باید عقوبت این کینه را به جای کس دیگر ی پس بدهد جدالی برای شکستن و نابود کردن اعتقادات… او را به کجا خواهد کشاند …..
قسمتی از متن رمان فقط تو
نزدیک اتاق های ته باغ که شدند مهتاب گفت…سپید هیچی نگیا… سرفه های عزیز به گوش رسید و سپس خودش در آستانه در ظاهرا گفتم باشه دیگه … نترس …
شد…. الهی قربونت برم چرا از جات بلند شدی ….عزیز خانم مهربان به هر دو نگاه کرد و رو به سپیده گفت:
مادر خوش اومدی … سپیده جلو رفت و او را محکم به کناری کشید و گفت: فداتون بشم… چه قدر دلم براتون تنگ شده بود… می خواستیم با مامان اینا بیاییم اما امروز دل من طاقت نیاورد عزیز جون …
عزیز خانم نگاهی به مهتاب کرد و گفت: من هیچی … این دخترو تنها نذارید … من که پام لب گوره مادر …مهتاب هینی کشید و گفت: عزیز نگفتم از این حرفا نزنید … حرف حقه… من خودمم می دونم حالم خوش نیست اما
درمونم کنی … مهتاب دست مادربزرگش را گرفت و گفت:
بی بیایید بریم تو … من دیگه اومدم خودم کارا رو انجام می دم … صدا پا به کوچه گذاشت… دو روز بود تمام تلاشش را می کرد تا جوری از خانه بیرون برود که سر راه شهاب ظاهر نشود … این پسر شده بود کابوس شب هایش … عزیز چند باری نگران پرسیده بود
که چرا آن قدر مضطرب به نظر می رسد و مهتاب با لبخندی تصنعی به قول سپیده او را پیچانده بود… در را بست و راه افتاد … خدا را شکر کوچه خلوت بود و حتی پرنده هم پر نمی زد… زودتر از موقع بیرون می زد تا راحت بتواند محله را پشت سر گذاشته خود را به
ایستگاه اتوبوس برساند…. نیمی از کوچه را با دلهره ای عجیب طی کرده بود که با صدای شهاب در جایش خشک شد: