رمان کلاف pdf دنیا

دانلود رمان کلاف از نویسنده دنیا با لینک مستقیم
رمان کلاف اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : 4009
خلاصه رمان: گیتی درست زمانی که باید از مادر شدن شاد باشد، با شنیدن یک حقیقت تلخ از زبان محمد همسرش در برزخ احساساتش اسیر میشود. بعد از گذشت چندین سال، وقتی که نازگلش یک نوجوان است، خیانت همسرش، آن حقیقت پنهان در دلش، به بدترین شکل ممکن وارد زندگیش میشود. گیتی که همهی این سالها خواسته ها و علایق همسر و دخترش را بر خواستههای خودش مقدم می دانست تصمیم میگیرد برای خوب شدن حالش قدمی اساسی بردارد……
قسمتی از متن رمان کلاف
چشمم سیاهی میره. پلکام رو محکم می بندم و دو قدم پیش می رم. دستم رو بنِد درب تازه رنگ خورده ی مدرسه می کنم و سرم رو زیر می ندازم بدون ماشین تا اینجا اومده بودم. سوئیچ آماده به خدمت مونده تو دستم رو که به وصل قفل ماشین نرسیده بود رو تو مشتم فشار می دم و یادم به تابلوی حمل با جرثقیلی میوفته که قرار بود کمتر از دو دقیقه ماشینم رو از زیرش بردارم و حالا بی شک اونا ماشنم رو برداشته بودن و من ایلون و سیلون خیابونا شده بودم بدون اونکه اصلا فهمیده باشم دارم چی کار می کنم.
با این حال و روزی که دارم، تنها کاری که می تونم بکنم اینه که یه پوزخند بزنم به این همه پوست کلفتیم دیگه بکشم از این که تونستم تا اینجا و یه نفس عمییق خودم رو برسونم؛ سلام برسونم. همین که جسما سالم….رسیدم جای شکرش باقیه دیگه وگرنه روحم که…هیچ هنوز فکرم تمام نشده که شل شدن دست و پام هم به سیاهی چشمام اضافه می شه و انگار جسما هم سالم…نرسیدم
_ سلام خانم درو باز کنم ماشینتون رو بیارید داخلِی با مکث و با اخمی که از گیج سرم، میون ابروهام نشسته سرم رو بلند می کنم و همونطور چشم بسته چرخیدن دنیای کوچکم رو دور سرم حس می کنم.
آروم و با مکث پلک باز می کنم و نگاِه در حرکتم رو تا چهره ی الغر پسر آقای بهمنی می کشونم. سلام نامفهوم و کم جونی زمزمه می کنم و سرم رو به نفی تکون می دم..