رمان تیغ زن pdf ناشناس

دانلود رمان تیغ زن از نویسنده ناشناس با لینک مستقیم
رمان تیغ زن اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 7286
خلاصه رمان: تیغ زن روایت دو دختر عمو که نقطه مقابل هم هستن مارال دختری که عشقو فدای پول و ثروت میکنه و بخاطر پول رابطه حامی و بنفشه رو بهم میزنه و خودش با حامی ازدواج میکنه و بنفشه دختری که از عشقش حامی خیانت میبینه و با ورود دکتر آریو به زندگیش؛ زندگیش وارد مسیر جدیدی میشه مارال تاوان تموم کارای زشتشو میبینه و بنفشه به اونچه که لیاقتشو داره میرسه…….
قسمتی از متن رمان تیغ زن
میجنبوند خصوصا که بجای اینکه بشینه سر درس و مشقش مدام با رفقاش درحال نفریح بود … سلام پدرام … ببخشید..حواسم نبود … پدرام باهاش دست داد و با لبخند و شوخ طبعی گفت : و عیب نداره عزیزم … تو فاز بودی …. خندید و رفت سمت اتاقش … همراه پدرام از خونه رفتم چشمم به اون پارس سفید افتاد نیشم کج شد … امیدوارم اوضاع پدرام همیشه اینطوری نمونه چون من واقعا تحملش رو نداشتم .. …… انگار دلش نمیومد ازم جدا بشه … چون خودش هی رفتنش رو مدام لفت میداد …. اما درنهایت پشت فرمون نشست گفت :آخرشب بهت زنگ میزنم … بیداری که ؟
آره آره …. پس میبینمت .. دوستت دارم ! لبخندی مصنوعی زدم و گفتم : منم همینطور !!! دور که شد رفتم داخل و درو بستم … همین که پام رسید داخل مامان پرسید : پدرام ماشینش رو عوض کرده؟؟ نه فروخته !
وا چرا ! ؟چمیدونم … بده ی بال آوردن انگار…شش ! حال هرکی به ما می رسه میشه از عرش میرسه به فرش ! خواستم برم بالا که صدای زنگ پی در پی تو خونه
پیچید … و مشت ها و ضربه ها یی که هی به در می خورد … من و مامان اول با تعجب به هم و بعد درو
نگاه کردیم ….با ترس پرسیدم : کیه مامان ! ؟؟چمیدونم ی زمزمه کرد و بعد رفت سمت آ یفون …. مژگان با تاپ و شلوارک کوتاهی از اتاقش اومد بیرون …