رمان لاریسا pdf کیمیا رنجبر

دانلود رمان لاریسا از نویسنده کیمیا رنجبر با لینک مستقیم
رمان لاریسا اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 396
خلاصه رمان: بعضی وقتها مجبور به انتخاب میشی. بعضی وقتها درست و بعضی وقتها غلط. اون درست ترین راه زندگیم بود که از صد راه اشتباه بهش رسیدم.
قسمتی از متن رمان لاریسا
تکونی خورد که گفتم: باشه باشه حرف های ناراحت کننده نمیزنم. دلت بازی میخواد؟ تنها بودی حوصلت سر رفته؟برو توپتو بیار بازی کنیم. با آوردن اسم بازی گوش هاشو تیز کرد، خندیدم و گذاشتمش رو زمین.دوید تا توپ پارچه ایش رو بیاره. اما آدم های سیاوش واقعا منو میترسوندن، کسی که تونسته فلور رو ببره توی تخت خوابش حتما تهدیداش برای منم شروع میشه. اون شب هم مثل شب های دیگه گذشت، از فرداش شروع کردم دنبال کار دیگه گشتن. احساس ناامنی تمام وجودمو گرفته بود، در رو شبا سه قفله میکردم اما بازم از ترس خوابم نمیبرد.
هیچکس هم حاضر نمیشد تو این خرابه بامن همخونه
بشه. اما نه مدرک داشتم و نه سابقه ی کار، جای من بیرون از اون بازم گوشه ی خیابونا بود تا یه ماشینی سوارم کنه و چند ساعتی بامن باشن. لعنتی! حتی زوئی هم بیشتر از من احساس خوشبختی میکنه. یک هفته ی دیگه هم با مراقبت از زوئی و تمیز کردن صد باره ی این خونه خرابه گذشت. لباس هامو تا کردم و گذاشتم توی کیفم، لوازم آرایشم رو هم برداشتم. غذای زوئی رو ریختم توی ظرفش و از خونه بیرون زدم. ساعت شیش بعد از ظهر بود، با مترو و اتوبوس، نزدیکای هفت بود که رسیدم به برج.
از جلوی نگهبان که طبق معمول با اخم نگاهم میکرد با احتیاط رد شدم و سوار آسانسور شدم، دکمه ی چهار رو فشار دادم و منتظر شدم تا رسیدم.با رسیدنم محافظ کازینو در رو باز کرد، هنوز خلوت بود و وقتم زیاد بود تا آماده بشم. رفتم تو اتاق پرو و طبق معمول همون دختر های همیشگی.