رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون ayda78 pdf

دانلود رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون از نویسنده ayda78 با لینک مستقیم
رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، طنز، اجباری
تعداد صفحات : 516
خلاصه رمان: یه دانشجوی خوشگل، شیطون و مغرور به اسم ترلان تو دانشگاهشون با یه استاد جدی و مغرور به اسم فرزاد لجه و ازش تا سر حد متنفره! روزا همینجوری میگذره تا اینکه تو دانشگاه شایعه در میارن که این دو تا استاد و دانشجوی قصهامون با هم نامزدن! یعنی این استاد دانشجو چیکارمیکنن با این شایعه که زندگیشون و بعدا مدیون این شایعه میشن…؟!
قسمتی از متن رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون
من یه دختر فوق العاده خوشگل و جذاب و تو دل بروام!
ًلا اعتماد به نفسم تو حلقتون! اصلا چشمام فوق العاده درشت و کشیده اس؛ به رنگ طوسی و مژه هام پرپشت و
بلنده. ابروهام مدل هشتیان و پوستم سفیده و لبای خوشگلی دارم. شبیه پروتزه ولی اینطوری نیست. لب بالاییم مثل بقیه ی لبا شکستگی نداره و این جذاب ترم کرده.از حق نگذریم عمل کردم دماغم و انصافا .موهامم که تا پایین باسنم میرسه و مشکی و نرم که من عاشقشونم.
فوق العاده جذابه که دل هر دختری و تیرداد هم یه پسر چشم و ابرو مشکیِ میبره. موهای خامه ای و صاف مشکی، چشمای کمی خمار و مشکی، ابروهای مشکی ای که کمی زیرش تمیز کرده، دماغ عقابی، پوست برنزه و یه ته ریش که دل و ایمان من یکی و برده بدجور! اگه داداشم نبود خودم زنش میشدم! به جون تو! و اما تارا خانم خواهر بنده که کلا صد و هشتاد درجه با من و تیرداد فرق میکنه! من و تیرداد چهره ی شرقی داریم ولی تارا نه. تارا چهرهی اروپایی داره.
موهای طلایی رنگ کوتاه و چشمای طوسی که رگه های آبی داره، ابروهای هشتی، پوست سفید، لبای غنچه ای و سرخ رنگ، دماغ عروسکی که اونم عمل کرده بود. هر سه تامون خوشگل بودیم و من و تیرداد شبیه بابا طاها بودیم ولی تارا به مامان تینا رفته بود…