رمان اجتماعیرمان عاشقانه

رمان فیروزه pdf فاطمه حیدری

دانلود رمان فیروزه از نویسنده فاطمه حیدری با لینک مستقیم

رمان فیروزه اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : 140

خلاصه رمان: کیش پریا : «قبول نیست ، من که گفتم بلد نیستم » و بالاخره ، کیش و مات ..پریا : «اصلا باهات قهرم» قهر نکن دیگه ، تو یه فرصت مناسب بهت یاد می دم ؛ الان بیا بریم بیرون ناهار مهمون من .پریا : « باشه بریم ، مهمون تو » از اتاق بیرون زدیم ، از مامان که تو آشپزخونه بود ، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم . چه خبر از خانواده محترم ؟ پریا : «خوب هستن ، خبرا پیش خودته !؟

قسمتی از متن رمان فیروزه

بزرگ تر ها یه طرف جدا از جوونا حرف می زنن، دخترم که ندارن حداقل باهم حرف بزنیم، نه… یعنی دختر دارن… کوچولوِ، همش سه سالشِ، فرید و شاهین هم که گرم حرف زدن اصالا هیچکی هواسش به من نیست.همین جوری داشتم با خودم کلنجار می رفتم که به گوشیم پیام اومد. پریا بود ، : »امروز نگفتی که چی شد؟ در مورد چی باید می گفتم!؟ پری: در مورد عشق من  عشق تو چه ربطی به من داره، خره؟ پری:» اولا که خر خودتی، دوما مگه قرار نبود بری باهاش حرف بزنی؟ آهان اون و میگی، نتونستم باهاش حرف بزنم، بای بای پری:

باشه، ولی حتما باید بگی، بای خب حالا چی کار کنم، کنار بزرگ تر ها نشستم و بالاخره گذشت، موقع شام رسید.من و مامان و مریم خانوم ، رفتیم و میز شام رو چیدیم.منم رفتم که آقایون رو صدا کنم.وارد حال شدم ، صدام رو صاف کردم و گفتم:  آقایون، شام حاضره  فرید: همگی بفرمایید شام بعدش هم به طرف میز رفتیم.من و شاهین دقیقا روبروی هم نشسته بودیم : شام که خورده شد، همه رو فرستادم بیرون که ظرف ها رو خودم بشورم، موفق هم شدم …

نام رمان : فیروزه
نویسنده رمان : فاطمه حیدری
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : رمان فارسی
تعداد صفحه رمان : 140 صفحه
دانلود رمان فیروزه ۱.۳۵MB PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان فارسی باشید
پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد عضویت در سایت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا