رمان او پدرم بود pdf نیلوفر

دانلود رمان او پدرم بود از نویسنده نیلوفر با لینک مستقیم
رمان او پدرم بود اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : اجتماعی
تعداد صفحات : 101
خلاصه رمان: درباره ی دختری که مورد دست درازی نا پدری خود قرار میگرد و پس از ان فرار میکند و با امیر اشنا میشود و امیر به او پیشنهاد میکند تا به پلیس مراجعه و همه چیز را بگوید اما دخترک قصه ی ما فرار میکند و با سمانه اشنا و سر از جایی در میاورد و در یک مهمانی دوباره امیر را میبیند و پس از مهمانی توسط امیر خریداری میشود…
قسمتی از متن رمان او پدرم بود
طبقه ی دوم کلیدش رو درآورد و در یکی از خونه ها رو باز کرد وقتی وارد خونش شدم هوش از سرم رفت خیلی با کلاس و شیک بود پذیرایی تماما سفید با مبل های ال شکل مشکی و ال سی دی مشکی رنگ کنارش سمت راست آشپزخونه قرار داشت که رنگ اونم ترکیبی از سفید و مشکی و قهوه ای سوخته بود کف زمین قالیچه های کوچک قهوه ای انداخته شده بود یه چیز هم رنگ آشپزخونه ش از پذیرایی گذشت…
و اتاق های انتهایی خونه رو نشونم داد دو تا اتاق که سمت راستی پر از لباس بود فهمیدم اتاق خودشه پس توی اتاق سمت چپ رفتم. اتاق هاش هم ترکیب رنگ داشت دکور کرم قهوه ای با میز و تخت سفید قهوه ایش ست شده بود ستم که در باز شد و پسره داخل اومد یه سینی غذا دستش بود جلوم گذاشت و گفت بیا بخور فکر کنم خیلی گرسنه ای زیر لب تشکری کردم و سینی رو جلو کشیدم مشغول خوردن بودم که بیرون رفت….
چقدر ازش ممنون بودم. چه پسر خوبی بود خوردنم که تموم شد سینی رو توی آشپزخونه بردم و توی اتاق برگشتم پسره دوباره وارد اتاق شد و پتو و بالشی رو روی تخت گذاشت ..بیا اینم پتو و بالش چیز دیگه ای لازم داشتی خبرم کن اتاق کناریتم اگه هم میترسی شب رو پیش من بخواب…