رمان زندگی اجباری شیرین است pdf صدای آفاق

دانلود رمان زندگی اجباری شیرین است از نویسنده صدای آفاق با لینک مستقیم
رمان زندگی اجباری شیرین است اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 91
خلاصه رمان : آفاق یه خانم مهندسه ۲۸ ساله اس که به اجبار ازدواج میکنه، یه دختر شیرازی منطقی، ۴ تا دوست داره که خیلی صمیمیه باهاشون و مراحل زندگیش خیلی کمکش می کنن. ارشیا مهندسه، یه شرکت مهندسی داره، سابق پسر شیطون و حرفه ای بود…
قسمتی از داستان رمان زندگی اجباری شیرین است
داشتم به اتفاقای این ماه فکر می کردم به اون ماه سگی! دعوا ها بهانه ها همشون مثل یه فیلم غم انگیز از جلوی چشمام می گذشت به خاطر انا؟ انا دختر عموی من بود ولی از خواهر به من نزدیک بود یه خواهر ناز احساساتی! به پسری که کنارم بود دقت کردم یه پسر به ظاهر متشخص! پسری که هروقت می دیدمش هرچی فحش بلد بودم می اومد تو ذهنم پارک کرد بدون توجه به امر و نهی های فیلمبردار پیاده شدم لباسم زیاد سنگین نبود ارشیا اومد کنارم ولی نمی دونست من از بچگی هم بسکت می رفتم هم والیبال و هم باشگاه !
قدرت دستام باور نکردنی بود تمام نفرم رو ریختم تو دستم و دستش رو ناشیانه فشار دادم دستش شل شد دستش رو ول کردم شده بودم یه عروس وحشی ! عروس ؟ شوهر؟ ازدواج ؟… هروقت به این کلمات می رسیدم روانی می شدم انگار مغزم به این کلمات حساسیت داشت مامانم اینا پاده شدند تو صورت همشون غم بود مامان اومد و دستم رو کشید طرف بابا اینا. بابا گفت: می خواستی بگی خیلی قهرمانی؟
می خواستی بگی خیلی معرفت داری اخه دختر من به تو چی بگم یک ماهه زندگیمون رو به گند کشیدی که چی؟ که فاطمه بد بخت نشه؟ اسم فاطمه که اومد وحشت زده سرم رو کردم بالا امیر گفت: اومد همه چیزو به ما گفت اونم مثل تو حاظر به بدبختی دختر عموش نیست…