رمان اینجا پایان پریشانی هاست pdf فاطمه سلیمانی

دانلود رمان اینجا پایان پریشانی هاست از نویسنده فاطمه سلیمانی با لینک مستقیم
رمان اینجا پایان پریشانی هاست اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 491
خلاصه رمان: اینجا، پایان پریشانیهاییست که روزی آغاز دردم بود. برای بودنت، یک لحظه هم بیگدار به آب نزدم… من تمام جانم را به آب زدم! غرق شدم و تا ژرف سقوط کردم. دلدادهی این قصه نمیدانم، من بودم یا تو… شاید هم هر دویمان! بودنت را مدیان همان، سقوط هستم… شاید جایی که نباید، پریشانیهایم، پایان یافت!
قسمتی از داستان رمان اینجا پایان پریشانی هاست
محکم بر روی قلب مردی می کوبد که از مردانگی و شرافتش هیچ جایی نیافته است. فریاد دخترانه اش در گوش مردی می نشیند که بند بند وجودش عشق را فریاد می زند. -دارن برات زن می گیرن کیاداد! متوجهی؟ عمق نگاه کیاداد آنقدر عریض است که حس می کند، در حال خفه شدن است. سعی می کند صدایش محکم باشد. -یکتا! اشک یکتا از کنار چشمش سقوط می کند و به سردی لب می زند. -سپیده و خسرو دارن خودشونو به آب و آتیش میزنن تا تو بری خواستگاری… می فهمی چه خبره کیا؟ هر بار که بهت گفتم کیاداد دارن برات زن میگیرن فقط یه کلمه لب جنبوندی، یکتا! دست بر روی پیشانی اش قرار می دهد و عمیق خیره ی مرد رو به رویش می شود. صبر ایوبش لبریز شده و حالش عمیقاً بهم ریخته است.
این عشقی که هیچ سرانجام ندارد از همان اولش نباید پا به میدان قلبش می گذاشت. اما حال که پا به میدان گذاشته است، چه باید بکند؟! قطعا هیچکس حرف هایش را قبول نمی کند و مثل همیشه، یک دختر تنهاست. لعنت به همان کلمه ی اجبار که از همان اول بر رو ی زندگی های این قبیله نشسته و جل و پلاسش را هم جمع نمی کند. با درد خیره به اویی می شود که یکتای صبور و کم حرف را به ستوه آورده و خوب می داند که تا پای جان به پایش خواهد ماند. اینبار اما کورخوانده، یکتا دیگر نمی خواهد پاسوز شود…