رمان اعدام یا انتقام pdf شیوا بادی

دانلود رمان اعدام یا انتقام از نویسنده شیوا بادی با لینک مستقیم
رمان اعدام یا انتقام اندروید ، پی دی اف، آیفون نسخه کامل + بیوگرافی و عکس نویسنده رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، درام، همخونه ای
تعداد صفحات : 1236
خلاصه رمان: ابتدای داستان در مورد دو زوج ، دو زوجی که هر کدوم عاشق همسرشون هستن ! ولی با یه تصادف ، همسر یکی از این زوج ها از بین میره و اون سه نفر دیگه رو تو مسیر هم قرار میده ! علی راضی به رضایت نمیشه ، تنها حرفی که روی زبونشه ، قصاصه ! و اینکه سهیل باید تاوان کاری که کرده رو پس بده ! قانون باید اونو مجازات کنه ! حکم دادگاه ، اعدامه ! اعدام سهیل ! بهارم که عاشق سهیل همسرشه…
قسمتی از داستان رمان اعدام یا انتقام
تو افکار خودم بودم که صدایی گفت: داماد اومد. دلم هری پایین ریخت. نمیدونم از استرس بود، از شادی بود. از هرچی که بود حسی خوبی بهم داد. شنلمو با کمک زن برادرم ریحانه، پوشیدم و درو باز کردم. سهیل جلوی در ورودی واحد آرایشگاه منتظرم ایستاده بود. بهش نگاه کردم، تو اون کت و شلوار مشکی رنگ خیلی خوشگل شده بود.
به چشم های عسلی رنگش که حالا با برق عشق آمیخته شده بود نگاه کردم. لبخندی روی لب های باریکش نشست و موهای قهوه ای تیره اشو که روی پیشونیش ریخته بودو کنار زد و دسته گلی رو به طرف گرفت و گفت: سلام بر زیبا ترین عروس دنیا! تقدیم با عشق! لبخندی زدمو دسته گلو ازش گرفتم کمی سرشو خم کردو به صورتم نگاه کردو گفت:
بذار ببینم چی ساخته این آرایشگره، اگه بده همین جا پسش بدم! اخمی کردمو با ناز سرمو تکون دادمو نگاهمو ازش گرفتمو گفتم: خیلی هم دلت بخواد! دلم بخواد؟ از خدامه! خنده ی بلندی کردو دستشو جلو آورد. با هم به داخل آسانسور رفتیم،
ریحانه با عجله جلوی در اومد و خواست داخل بشه که سهیل دستشو جلوش گرفتو گفت: لطفا بذارین یه دقیقه راحت باشیم! الان میریم تو مجلس مگه این داداشش میذاره من نگاش کنم؟! ریحانه خندید و منم اسم سهیلو صدا زدم عیب نداره بهار جان، آقا سهیل حق دارن!